گُلی



1_ راست دستین یا چپ دست ؟

راست دست، اما موقع تایپ با کیبورد لپ تاپ دو دست ام ! ( اصطلاحا "ده انگشتی" تایپ می کنم )

2_نقاشی تون در چه حده؟

تا اواسط دوره ی ابتدایی تابستون ها مامان منو به کلاس نقاشی می برد و نقاشیم خوب بود اما چون علاقه نداشتم ول کردم . این روزها برای سرگرمی با راپید و خودکار نوک نمدی طرح های کوچیک میکشم :)

3_اسمتونو دوس دارین ؟

من دو اسم دارم . اسم شناسنامه ای خودمو به هیچ وجه دوست ندارم . همیشه هم تو برنامم بود که به محض تولد سالگیم اقدام به عوض کردن اسمم بکنم اما خب بعد از گذشت 2 سال از اون زمان هنوز موفق به این کار نشدم ولی حتما یه روزی این کارو میکنم :) اسم دومَم هم یاسمن هست که به شدت عاشقشم :)

4_شیرینی یا فست فود ؟

اول فست فود بعد شیرینی 

5_دوست دارین قد همسر آیندتون تقریبا چند سانت باشه ؟( سانت )

قد خودم تقریبا 165 هست. خب قطعا ترجیح میدم بلندتر از قد خودم باشه .

6_عمو یا دایی؟

چون نه عمو دارم نه دایی نمیدونم چه حسی داره عمو یا دایی داشتن . پس هیچکدوم !

7_خاله یا عمه؟

قطعا خاله . اصلا روایت داریم که عمه فامیل نمیشه !

8_عدد مورد علاقتون؟

27، 20،29

9_اولین وبی رو که زدین حذف کردین ؟

دقیق یادم نمیاد یا حذف کردم یا گم کردم !

10_با کی بیشتر از همه صمیمی این ، تو بیان ؟

باهیچکسی صمیمی نیستم !

11_بابا و مامانتون تو بیان، کی عه؟

ببخشید اما اهل این لوس بازیا نیستم!

12_رو جنس مخالف کراشی؟

اکثرا گفتن نه اما بنده صادقانه عرض میکنم بله :)

13_مترو یا قطار؟

صد در صد قطار :)

14_بنظرت شادی یعنی چی ؟

راضی بودن از لحظه هایی که یک ثانیه بعد میشن گذشته !در لحظه و با عشق زندگی کردن :)

15_سه تا از صفاتت؟

مهربون، لجباز ، با ت

16_ اگه میتونستی هویتت رو عوض کنی ، دوست داشتی جای کی باشی؟

خیلی به این موضوع فکر کردم آخرش هم به این نتیجه رسیدم جای خودم باشم و زندگیم و آیندمو جوری بسازم که امروز تو رویاهام بهش فکر میکنم :)

17_الان از چی ناراحتی یا چی اذیتت می کنه؟

از پشت کنکوری بودن ناراحتم و فاصله ای که با میم دارم اذیتم میکنه .

_به چی اعتیاد داری؟ 

کتاب ،  بازی farm Dream ، خواب ، فیلم

19_ اگه میتونستی یه جمله بگی که کل دنیا بشنوه ، چی میگفتی؟ 

زندگی کوتاه تر از اون چیزیه که فکرشو میکنی پس برای قدم برداشتن به سمت هدفت با عشق قدم بردار :) 

20_ پنج تا چیز که خوشحالت میکنه؟

خبر قبولی دانشگاهم ، گردش ، خرید ، خواب ، چیزای خوشمزه خوردن (به شدت شکمو هستم ) ، پیانو زدن ، آزادانه به سمت هدفم قدم بردارم ، یه روزی برسه با لبخند به اسم شناسنامه ام نگاه کنم و از تغییر نامم خوشحال باشم ، از خواب بیدار شم و ببینم به وزن ایده آلم رسیدم . 

از دستم در رفت و بیشتر از 5 تا شد :))

21_ اگه میتونستی به عقب برگردی چه نصیحتی به خودت میکردی؟ 

انقدر درس نخون و به خودت سخت نگیر ، همه چی میگذره !

22_ چه عادتا/رفتارایی دارین که باعث آزار بقیه ست؟ 

جیغ جیغو بودنم و سریع عصبانی شدنم . گرچه از نطر مامان و بابام این روزها کلا تمام رفتارهام براشون آزار دهنده اس حتی زمان خواب و بیداریم !

23_صبحا اگه مامان/بابات بیدارت میکنه چجوری اینکارو انجام میده؟ 

مامان : یاسمن بلند شو معلم آتنا (خواهرم)  پرسش کلاسی داره میکنه بیا کمکش کن!

بابا : نمیخوای بیدار شی ؟ بخاطرهمین میگفتم بری پانسیون درس بخونی !!! :/

24_ تا حالا شده به یکی اشتباهی پیام بدین و دردسر بشه؟ 

یه بار همزمان با میم و دوستم داشتم چت می کردم اشتباهی پیامی که باید برای دوستم میفرستادمو برای میم فرستادم. الحمدالله به خیر گذشت :دی

25_ چه فرقی بین شما تو فضای مجازی با اونی که تو واقعیت هستین وجود داره؟ 

من خیلی وقته که همه جا خودمم .کم حرف بودن و دوست زیادی نداشتن و هزاران خصوصیت دیگه که هم تو فضای مجازی اینطوریه هم تو واقعیت :)

26_ یه دروغی که اینجا به ما گفتین؟ 

برمیگرده به سوال شماره ی 6

27_ تو بیان چندتا اکانت دارین؟ 

سه تا داشتم. اولیشو پاک کردم. دومیشو هم بلااستفاده اس و صرفا یه صفحه وب خالی باقی مونده . سومیش هم که اینجاست :)

28_ اولین دوستتون تو بیان؟ 

یادم نمیاد !

 29_چند بار تو وبتون چس ناله گذاشتین؟ 

تو وب  های قبلیم زیاد.

اما تو این وبم بسیارررر کم ! شیوه ی نوشتنم تغییر کرده :)

پ.ن: این چالش از یومیکو شروع شده. اگر دوست داشتین شرکت کنین :)

عکس مربوط به وبتون "زیبای حقیقی"


نام کتاب : راهنمای مُردن با گیاهان دارویی 

نویسنده : عطیه عطارزاده

نشر چشمه

تعداد صفحات : 117

من این کتابُ از سایت کتابچی تهیه کردم. همانطور که در پشت جلد کتاب اشاره شده این کتاب از زبان یک دختر نابینا روایت می شود. دختری که انتظار می رود با توجه به عدم توانایی دیدن دنیایش محدود شود اما با کمک مادرش ذهنی خلاقی را پرورش داده است و ذهنی بدون محدودیت را به خود هدیه داده است . وی با کمک حس لامسه اش ش مشغول درست کردن گیاهان دارویی است. فضای کتاب رازآلود است . این کتاب اولین کتاب خانم عطار زاده است و با توجه به این موضوع کتاب تقریبا قوی و خوبی است و لابه لای کتاب پر است از رقص واژه هایی که ذهن را به تحسین کردن وا میدارد.

بخشی از صفحه 15 کتاب :

تنهایی چیز پُری است هم زمان خالی !

بخشی از صفحه 36 کتاب :

آدم ها وقتی مینویسند چیزهای نادیدنی درونشان را هم می زنند و از دلشان چیزی در می آورند که قابل دیدن است .

بخشی از صفحه 65 کتاب :

من که تا به امروز ایمانی حقیقی داشتم که جهان کتاب عمیق ترین و واقعی ترین راه شناخت جهان است شروع می کنم به درد کشیدن. درد این که بوی کتان را هیچ جوره نمی شود در هیچ کتابی تجربه کرد .

بخشی از صفحه ی 67 کتاب :

زمین گرد نیست . مربعی دردناکی است با چهار ضلع جهنمی . این ماییم که در تلاشی تاریخی اضلاعش را می کشیم و سعی در گرد کردنش داریم.

بخشی از صفحه 90 کتاب :

همه چیز برای کسی که می داند چگونه صبر کند به موقع اتفاق می افتد.

پ.ن:تقریبا دو روز پنل کاربری از کار افتاده بود ! بیان حتی یه بیانیه نداد و تنها سکوت کرد ! محض احتیاط بیاین اینجا !


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

شاهنامه صوتی بیمه آور به دنبال حرف دلم کلینیک جسنی سلامت سکس نهمی ها انتخابات تدریس خصوصی و تضمینی فروشگاه تخصصی زیورآلات نقره مدرسه دخترانه سما لردگان